شرح نظام ولایت
بسم رب محمد و آل محمد
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِی یَا مُوسَى إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى
سلام به همه هم گردانی های عزیز در سراسر هستی، سلام. از آن جا که جمع شده ایم تا برای ظهور حضرت حجت آماده شویم لازم است تا در جمع گردانمان اصول در کنار هم بودن و اصول خدمت به نظام ولایت را بیاموزیم و تمرین کنیم؛ چرا که ظهور حضرت وابسته به تربیت و قیام جمع هایی توحیدی است. قطعا اولین گام برای رشد و حفظ چنین جمع هایی آشنایی با اصول و نظام یک جمع توحیدی است. از این رو بر آن شدیم تا مجموعه متنی با عنوان "آداب ورود به گردان" تهیه شود تا در کنار هم برای خدمت به محضر حضرت حجت آماده شویم. خواهشمندیم با نظرات ارزشمندتان یاریمان کنید.
متن "شرح نظام ولایت" از جمله متونی است که در این راستا تهیه شده است تا به واسطه کلام ناقص ما قطره ای از کوثر هستی شرح داده شود و به برکت دعای حضرات معصومین حقیقت آن در دل تمام اعضای گردان محمد رسول الله جای گیرد؛ انشاالله که قبول باشد. بدین ترتیب در ادامه به این بحث پرداخته می شود.
ولی عالَم خداست. تدبیر عالم به دست اوست. اوست که اراده می کند و امرش نازل می شود. او عالِم به همه عالَم است و تمام عالم در ید قدرت اوست. او حکیم است و محیط بر همه عالم. و اوست که چنین مقدر فرموده تا خلیفه ای برای خود بر زمین قرار دهد تا تمام ویژگی های خود را به او عطا کند؛ از جمله ولایتش را.
این ولایت از جانب خدا به مقرب ترین بنده اش، محمد مصطفی، عطا شده است و به همین ترتیب هر کس به مقرب ترین بنده خدا نزدیک تر باشد بر دیگر بندگان ولایت پیدا می کند.
بعضی از تمام جهات بر دیگران ولایت دارند مانند حضرات معصومین و بعضی تنها از یک یا چند جهت بر دیگری ولایت پیدا می کنند؛ مانند پزشک که تنها از حیث طبابت بر مریض ولایت پیدا می کند.
از جمله وظایف افراد آن است تا کسانی که بر خود ولایت دارند را بشناسد و بیابند تا از آن ها تبعیت کند چرا که خداوند هدایت و نجات افراد از هلاکت را در گرو پیروی از ولی قرار داده است. مریض بایستی پزشکی با درایت را بیابد و از او تبعیت کند و این تبعیت واجب عقلی است. خداوند در نظام ولایت شفای فرد را در تبعیت از پزشک قرار داده است.
اما در این میان توجه به این نکته ضروری است که چون مریض خدا را ولی عالم می داند و به خاطر او ولایت پزشک را پذیرفته است قدرتی برای طبابت پزشک قائل نیست بلکه از روی وظیفه و به فرمان خدا از پزشک تبعیت می کند. مریض، پزشک را واسطه ای می داند که خداوند تبعیت از او را واجب قرار داده است و در حقیقت خداوند شفای مریض را در تبعیت از پزشک قرار داده است. حتی اگر پزشک اشتباه کند چون مریض به ولایت الهی قائل است می داند که خداوند ولایت خود را اعمال و از مسیری دفع ضرر می کند و البته اگر دفع ضرر نشود نیز خیر خدا در آن بوده است.
از دیگر مصادیق ولایت در جامعه معلم است که از جهت علم مورد تخصص خود، بر دانش آموز ولایت دارد. یادی کنیم از امام راحل، خمینی کبیر، که فرمایشی به این مضمون دارند که برای یافتن علم دین باید به حوزه علمیه رفت اما این حوزه نیست که به طلبه علم را می دهد. وقتی دانش آموزی می داند که بنا به نیاز و وظیفه اش بایستی تحت تعلیم معلمی قرار گیرد بایستی به وظیفه اش عمل کند. در این راستا تمام فرمان ها و تکالیفی که معلم بر عهده او قرار داده است را انجام می دهد و تبعیت از او را تبعیت از خدا می داند. حتی اگر معلم بنا به صلاح دیدی تغییراتی در کلاس درس ایجاد کند و یا شخص دیگری را به عنوان جانشین خود قرار دهد، دانش آموز از آن جا که برای "واسطه" قدرتی جدا از قدرت خود قائل نیست و نزول علم را از خدا می داند، صلاح دید معلم را بدون هیچ بهانه و کوتاهی تبعیت می کند و تبعیت از او را لازمه هدایت خود می داند؛ چرا که از نظر دانش آموز توحیدی ولایت خدا بر تمام نظام عالم گسترده است و اوست که اگر بخواهد بدون مسیری علم را به او می رساند و او تنها مکلف به انجام وظیفه است.
و انشاالله این داستان ادامه دارد به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد...