احکام و تفصیل در سوره ی مبارکه فصلت
بسم الله الرحمن الرحیم
آیات احکام به تفصیل ، آیاتی هستند که نزول حقایق را در بسترهای مختلف شرح میدهند. احکام به تفصیل یعنی حقیقتی که جاری میشود.احکام روح است. تمام اعضای بدن ما دارای روح است؛ دست ما ،پا و قلب و چشم و... ولی هر کدام روح داشتن خودشان را یک جور نشان می دهند . این جلوه ها تفصیلی از حقیقت روح داشتن است.
آیات تفصیلی بسترهای وقوع هستند و و وجودشان وابسته به احکام معنا و شرح مییابد و در واقع به حقیقت ثابت جاری در هر تفصیل احکام می گویند.. نزول احکام در هر بستری تفصیلی از آن احکام است که منجر به نظامی دارای مراتب میشود. بدین ترتیب مراتب بنا به نزدیکی یا دوری به ذات ربوبی دارای مرتبه میشوند و یک مرتبه بالاتر احکامی برای مرتبه پایینتر و بالعکس میباشد؛مثلا علم خداوند احکام است نسبت به حی بودن خدا و حی بودن خدا احکام است به نسبت ضار و نافع بودن خدا و ضار و نافع بودن خدا تفصیلی از صفت حی خدا و حی بودن خدا تفصیلی از علم او.
دارای مراتب بودن حقایق در قرآن به خاطر عوالمی است که در هستی جریان دارد. برخی مربوط به ذات ربوبی و صفات و اسماء وتجلیات اوست ،برخی مربوط به حقیقت کتاب و ملائکه و عرش است و برخی به نزول ملائکه و نزول پیامبران و وحی اشاره می کند.بدین ترتیب، همان طور که ذکر شد، موضوعات به نسبت نزدیک و دور بودن از ذات ربوبی دارای رتبه می شوندو عوالم پایین تر سایه ی عالم بالاترند
اگر رسول نباشد اَحکام معنی ندارد،اگر وحی نباشد رسول معنی ندارد.این نظام دارای مراتب است.
بدی ها ،رذایل و کفر از تفصیل حق است که به وجود می آیند واین نکته خیلی نکته ی مهمی است یعنی اگر حق نبود هیچ کدام از اینها معنی ندارند.و کفر سایه ی وجود حق است و در تفصیل آن به وجود آمده.همه چیز سایه وجود حق است و عالم فعل وجودی حق است .یعنی صفات وجودی خدا به واسطه وجود موجودات بروز پیدا می کند و بودن یا نبودن موجودات تاثیری در واقعیت صفات خدا ندارد.
برای مشخص تر شدن این حقیقت یک معلم را درنظر بگیرید .معلم معلم است؛ چه تدریس بکند ،چه تدریس نکند.حضور دانش آموزان زمینه را برای بروز معلم بودن آن فرد فراهم می کند . و در نبودن دانش اموزان هم چیزی از معلم بودن او کم نمی شود.کسی که خوب است چون از انوار خدا استفاده کرده خودش سود برده وگرنه سود و زیانی به خدا نمی رساند.انسان می تواند بهره ببرد یا نبرد و اگر همه ی عالم مثل حضرت علی شوند یا مثل شمر شوند. چیزی از خدایی خدا کم نمی کند یا به آن نمی افزاید؛ البته این موضوع با اهمیت هدایت بشر نزد خدا فرق می کند.
همان طور که ذکر شد، هر سوره بیانگر نحوه ی ارتباط حقایق در آن سوره است .به این ترتیب آیاتی که ما را از نزول حقیقتی خبر می دهند که در پی آن ،بستر ها وزمینه های دیگر می آیند ،آیات «احکام به تفصیل »می گوییم.در این صورت آیات تفصیل بستر های مختلف را به ما نشان می دهد. و قانونی را معرفی می کنند که از پی تفصیلیای به وجود می آیند. و بدین ترتیب روش استخراج احکام به تفصیل آیات به ما کمک می کند تا حقایق جاری در آیات را پیدا کنیم .
در این مسیر اولین گام برای رسیدن به اِحکام های یک سوره دسته بندی موضوعی آیات آن است؛ به هدف شناخت آیات کلیدی.
گام دوم:تبیین نسبت آیات احکام به تفصیل به آیات تفصیل دهنده ی آن
گام سوم :بررسی کل سوره با محوریت آیات احکام به تفصیل
با این فرآیند از آیات موضوعاتی کلی به دست می آید که می توان احکام ها را از آن استخراج کرد و بین احکام ها به احکام بالاتر دست پیدا کرد و با کمک آن به غرض مورد نظر سوره نزدیک شد.نکته ای که در رابطه با استفاده از این روش می توان به آن رسید این است که سوره ای میتواند احکام سوره ی دیگر باشد. مثل سوره ی عصر که احکام سوره ی کهف است یا سوره ی ناس که احکام سوره ی بقره است.
آنچه در محضرسوره ی مبارکه فصلت آموختیم آن است که این سوره ما را نسبت به تجلی رحمت عام و خاص الهی که در اثر نزول قرآن حاصل می شود ،خبردار می کند وبه ما بشارت و انذار پیوستن به این جریان رحمت را اعلام می دارد. در اثر علم و شنیدن حقیقتی و از روی تصدیق حقایق ،انسان قدرت رویت آیات الهی را می یابد و می تواند با مشاهده این آیات در افق و انفس به لقای حق نایل آید؛ انشاالله.
انشالله به برکت این سوره ی مبارکه دلمان عطر این حقایق را بگیرد.عطری که تا آخر عمر در زندگی مان بپیچد و لحظه ای تنهایمان نگذارد؛ آمین.