مقعد صدق...
به نام ملیک مقتدر
آنچه در این هفته بر گردان محمد رسول الله گذشت عمدتا متمرکز بر موضوعات سوره ی مبارکه قمر بود و بررسی محتوای علمی درس نهم کتاب تدبر سوره ای به جلسه ی بعد محول گردید؛ لذا در ادامه مختصری از روش مطالعه و جمع بندی سوره ی مبارکه ی قمر ارائه خواهد شد.
در قدم اول سوره با توجه به موضوعات آیات دسته بندی گردید. دسته بندی آیات بدین قرار است: دسته ی اول (آیات یک تا هشت): در این آیات که موضوعات سوره به اجمال پوشش داده می شود ، واژه های آیه، نباء، حکمه بالغه و نذر به عنوان مولفه های اصلی سوره بیان شده اند. این مولفه ها همگی جنبه هایی از حقیقت هستند که مومنان و کفار سوره براساس چگونگی مواجهه با آنها دسته بندی می شوند. برای مثال، سوره به افعال کفار با عباراتی همچون اعراض، تکذیب، نسبت سحر به آیات و تبعیت از هوای نفس اشاره می کند که شرح قیامتی این رویگردانی در آیه هشت ذکر شده است نکته ی مهم دیگر عبارت "کل امر مستقر" است که همچون روحی در پس زمینه ی آیات این دسته وجود دارد.
دسته ی دوم (آیات نه تا 42): این دسته حکایت کننده سرگذشت اقوام نوح، عاد، ثمود، لوط و فرعون است که همگی نمادهایی بارز در مقاومت علیه مولفه های ذکر شده در آیات دسته ی اول هستند. در این دسته، توجه به دو آیه ی "فکیف کان عذابی و نذر" و "و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر" که از آیات غرر سوره هستند، در کشف و فهم غرض سوره کمک می کند.
دسته ی سوم (آیات 43 تا 48): این آیات با ارائه ی گزاره هایی کلی از کفار درسوره به بیان چند وجه مشترک در بین آن ها از قبیل قائل شدن تقدس، اقتداری توهمی و اعتماد به قومیت خود می پردازد. در انتهای این دسته نیز مانند دسته اول از شکست و عذاب قطعی آنها در دنیا و آخرت صحبت می کند.
در دسته ی آخر (آیات 49 تا 55) از امر و تقدیر خداوند و کلمح البصر بودن این امر، ثبت اعمال کوچک و بزرگ و نهایتا جایگاه متقین در مقعد صدق عند ملیک مقتدر می باشد.
و اما جمع بندی ارائه شده از سوره ی قمر به شرح زیر است: قرآن حکمه بالغه ای است که نبأ وجه خبر دهنده ی آن، آیه وجه دلالت کننده ی آن و نُذُر وجه بیم دهنده اش می باشد و همه ی اینها حقایقی نزول یافته اند در جهت فعال کردن ذکر در نظام انسانی. پس تنها کسی وضوح حقایقی همچون شق القمر را تکذیب کرده و از آن روی می گرداند که تبعیت از هوای نفس در وجودش ریشه دوانده باشد.در واقع مکذبان سوره مبارکه قمر کتاب به اصطلاح آسمانی را که ادعای پیروی از آن را داشتند بر اساس هوای نفس خود نوشتند و بر آن نام زبور نهادند. در حالی که آیه ی مبارکه " و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر " این نکته را متذکر می شود خداوند با تیسیر (آسان نمودن) قرآن مسیری را در مقابل انسان نهاد تا بتواند به مقعد صدق عند ملیک مقتدر برسد. انشاالله ما به برکت سوره ی قمر از متقین باشیم و هیچ گاه به کمتر از بهایی که خداوند برایمان مستقر نموده است راضی نشویم "فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر"
پی نوشت: در ابتدای جلسه چند سوال از سوره و درس نهم مطرح شد که در ادامه به منظور آمادگی برای جلسه بعد گردان دو سوال از بین آن ها مطرح می شود؛ انشاالله که بزرگواران ما را از علمشان بهره مند سازند:
1-مولفه احکام به تفصیل و مولفه احکام چه تفاوتی با هم دارند و چگونه آن ها را در آیات احکام مشخص کنیم؟ لطفا مثالی هم ذکر کنید.
2-با توجه به سوره قمر با سیر چه مسیری و چگونه می تواند به مقعد صدق رسید؟
سلام
یکی از زیباترین آیات قرآن آیه "لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر" است، یعنی قرآن بالاترین معارف هستی را در ساده ترین بیان آورده است، حجت را تمام می کند که همه می توانند با قرآن به ملکوت راه پیدا کنند و به مقعد صدق عند ملیک مقتدر برسند فقط باید اهل ذکر بود و توجه داشت یعنی باید در تمام لحظات زندگی قرآن جاری باشد.
پ ن1: صدق یعنی انطباق کامل با حق
پ ن2: نه صرفا برای پاسخ به سوال بلکه این مطلبی بود که مرا با سوره قمر مدت ها قبل مانوس کرد و از آن روز تا حالا در آرزوی ذکر شدن قرآن و رسیدن به مقعد صدق... دوست داشتم که به خواهرانم بگویم که می شود حتما می شود و چقدر زیباست لحظه لحظه با قرآن زندگی کردن هنوز در آرزویش هستم اما امیدوارم
پ ن3: انشاالله اگر فرصت کردم درباره سوالات چیز قابل ذکری به نظرم آمد می نویسم
پ ن4: به خاطر بیان ناقصم در مورد بالاترین معارف هستی واقعا از شما عذر می خواهم