محمد (ص) پیام آور قرآن

!محفلی مجازی برای مباحثه ای حقیقی
مشخصات بلاگ
محمد (ص) پیام آور قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد
به نام خدای محمد،روشنی بخش دل ها، دل هایمان را گرفته ایم و با قدم هایمان وارد گردان محمد رسول الله (ص) شده ایم تا دلمان را با تابش نور حقیقت از کلام وحی تنظیم کنیم. گردان محمد رسول الله (ص) نام یکی از گردان های مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران است. در این مدرسه افراد در گروه هایی با عنوان گردان به یادگیری راه های تدبر برای انس هر چه بیشتر با قرآن می پردازند تا به برکت نگاه های رسول مهربانی دل، فکر، اندیشه و عمل هایشان رنگ قرآن بگیرد، انشاالله.
در همین راستا ما، گردان محمد رسول الله، بر آن شدیم تا وبلاگی ایجاد کنیم که در آن نوای نفس نفس زدن های آدم هایی که دلشان می خواهد نگاهشان را به قرآن در یک جمع از جنس گردان وسعت ببخشند، به گوش رسد.اینجا اتاق جلسات آمادگی و تمرین گردان برای عملیات است. بحث هایی که در ابتدا مطرح می شود برای تکمیل و نزدیکی به حقیقت نیازمند همکاری همه هم گردانی های عزیز است و از آن جایی که ما تمام مردم جهان را عضوی از گردان محمد رسول الله می دانیم، از شما و تمام هم گردانی های عزیز خواستاریم تا در این بحث ها مشارکت جدی داشته باشند و لطفا در صورتی که نکته ای درزمینه ی تکمیل بحث به نطرتان میرسد حتما ارائه دهید.
یا علی

توجه کنید:
این خانه بنا دارد هر هفته مطالبش را تازه کند. لطفا تمام مطالب در صفحه اول را مطالعه نمایید.

۲۲ مطلب با موضوع «گزارش گردان» ثبت شده است

دوشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۲۷ ب.ظ

موضوع امتحان جزوه تدبر سوره ای

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد

 

موضوع امتحان: ارائه غرض سوره مبارکه فاطر با توجه به روش احکام و تفصیل

تاریخ تحویل پایان نامه1393/1/25

 

پی نوشت:

1-در جزوه تدبر سوره ای چند روش برای یافتن احکام و تفصیل آموزش داده شده است. انتخاب روش برای امتحان اختیاری می باشد.

2-انشاالله در 25 فروردین جلسه گردان برقرار است.

۷ نظر ۱۹ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۲۷
گردان محمد رسول الله
دوشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۵۸ ب.ظ

عملیات آمادگی برای امتحان

بسمه تعالی

در جلسه این هفته گردان اساتید اجازه دادند تا طی چند جلسه مباحثه در قالب گروه برای امتحان جزوه ی تدبر سوره ای آماده شویم. برای هر یک از پنج گروه تشکیل شده فضایی در وبلاگ در نظر گرفته می شود تا هر گروه بنا به صلاح دیدش با روش مناسب به مباحثه پردازد. انشاالله هر گروه مرور تمام جزوه را در دو هفته آتی به اتمام می رساند تا بتوانیم در طول ایام عید پایان نامه دوره را تهیه کنیم. انشاالله که قبول درگاه حق باشد.

پی نوشت:

 1- لطفا برای سلامتی پدر یکی از خواهران عزیزمان در گردان حمد شفاء قرائت کنید.

2-هر خواهر عزیزی که در این جلسه غایب بودند و نامشان در گروه ها نیست، درخواست عضویتشان را در گروه دلخواه اعلام کنند.

3-لطفا با نظرات خود متن را ،در صورت ذکر نشدن نکات مهم جلسه گردان، تکمیل کنید.  

۳ نظر ۱۲ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۵۸
گردان محمد رسول الله
پنجشنبه, ۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۲:۲۶ ق.ظ

انسان در بیان الرحمن

بسم الله الرحمن الرحیم

در این جلسه از محضر سوره مبارکه الرحمن بهره بردیم. سوره ای که می توان تمام درس های احکام و تفصیل را در آن دید و تمام روش های احکام و تفصیل در درس های قبل را در آن به کار برد و با به کار گیری هر یک به نحوی به غرض سوره نزدیک شد. علاوه بر این نکات در محضر این سوره مبارک پر شدیم از بهجت. آن چنان بهجت در این سوره موج می زند که در هر توجه به دریای آن کمتر از لوءلوء و مرجان نصیبت نمی شود. بی جهت این سوره را عروس قرآن نام گذاری نکرده اند که به حقیقت جلوه گر حسن در عالم کون است. حسنی که به افاضه فیض الرحمن در تمام عالم جلوه گر شد.

آیات ابتدایی این سوره از الرحمن می گوید؛ همان که قرآن را آموخت، انسان را خلق نمود و علم بیان را به او عطا کرد. منظور از بیان در قرآن همان قدرت تمییز بین خیر و شر است، بین صدق و کذب و در یک کلام قدرت تمییز بین تمام وجوهات حق و باطل. در واقع این "بیان" است که به انسان قدرت رجعت به سوی "الرحمن" را می دهد. پس بدین ترتیب می توان الرحمن را احکام، خلق الانسان را تفصیل، علمه القرآن را احکام به تفصیل و علمه البیان را تفصیل به احکام بگیریم.

الرحمن را احکام می گیریم زیرا اسماء الهی همواره محکم محکماتند و فارغ از بستراند و بدین ترتیب تمام سوره تفصیلی می شود برای الرحمن، افاضه کننده رحمت بر تمام عالم و این رحمت در خلق او دیده می شود؛ پس خلق تفصیل الرحمن است چرا که الرحمن در زمین با خلقش دیده می شود. "علمه القرآن" احکام به تفصیل است چون قرآن حقیقتی است که از مراتب بالاتر به مراتب پایین تر نزول یافته است و "بیان" به ما کمک می کند تا امکان رجعت به مراتب بالاتر (احکام) را داشته باشیم.

حالا می توان با محوریت هر یک از این چهار آیه به بررسی سوره پرداخت و سوالاتی را طرح نمود: الف-چگونه الرحمن را بشناسیم؟ ب-چگونه با قرآن نازل شویم؟ ج-چگونه عالم خلق را ببینیم؟ د-چگونه با بیان از پایین به بالا برویم. بدین ترتیب می توان درک کرد که چه عملی در عالم خلق انسان را به الرحمن می رساند. این بیان برای انسان می شود میزان و برای شمس و قمر، حسبان. حقیقتی ملکوتی که در هر جایی جلوه ای متفاوت دارد.

بدین ترتیب در ابتدای سوره با تعریف جدیدی از انسان آشنا می شویم. انسان خلقی است که الرحمن به واسطه قرآن رحمت را به او می رساند و این تنها برتری او بر دیگر مخلوقات است که می تواند به واسطه ی بیان جلوه گر تمام قرآن باشد. در این صورت است که انسان "معلم" تمام موجودات می شود و در غیر این صورت فرقی با آن ها ندارد. حقیقتی که در تمام سوره با تکرار ترجیع بند ویژه اش انسان را به آن متذکر می کند؛ " فبای آلاء ربکما تکذبان ؛ کدام یک از آلاء ربتان را تکذیب می کنید؟ ".

ترجیع بند در چند سوره ی دیگر قرآن مانند شعرا و قمر نیز دیده می شود اما از نظر تعداد و جلوه گری به پای این سوره نمی رسد. شاید یکی از مواردی که این ترجیع بند را منحصر به فرد ساخته است واژه آلاء باشد. آلاء یعنی نعمتی که در درون انسان به بلوغ می رسد. درواقع ترکیب نعمت و آیه وقتی به بلوغ برسند می شود آلاء ! هر یک از این نعمت های بیرونی که در سوره ذکر می شود باید در وجود ما منجر به فرآیند معرفت شناسی شود. در حقیقت هر کدام از این نعمت ها در درون انسان نیز هست که انسان باید با قدرت "بیان" آن ها را  به آلاء تبدیل کند.

این سوره آرام در گوشت زمزمه می کند "تو هم در وجودت دریاهای شور و شیرین داری و هر کدام لوءلوء و مرجان خودش را دارد." انسان در عین بحر بودن باید در استقامت مانند کوه باشد؛ مانند پیامبر اکرم که کفار با خطاب واژه "اُذُن" به او نهایت انعطافش را نشان می دهند در حالی که استحکام عالم به اوست. این سوره، سوره ی جمع اضداد است. زوج میوه های بهشتی اش پاداشی است برای همین کنار هم جمع شدن اضداد بدون آن که در یکدیگر خللی ایجاد کنند و آیات جهنمش عاقبت نداشتن این صفات. در واقع هر گاه صفتی بدون همراهی ضدش در وجودمان باشد طعم عذاب های این سوره را چشیده ایم و به عواقبی از این جنس دچار شده ایم. در یک جمله انسان به کمال نمی رسد مگر با جمع اضداد که این از درجات بالای سیر و سلوک الی الله است. به راستی این مقام نصیب کسی نمی شود مگر با تبعیت از امیرالمومنین، علی علیه السلام که دارای این مقام است.

انشالله به برکت انس با این سوره توانایی پیدا کنیم تا برای هر صفتی که در وجودمان هست ضدی ایجاد کنیم تا به کمال برسیم و از این طریق به فیض هم نشینی با حور که مصداق اتمش وجود مبارک حضرت زهراست، نایل آییم؛ به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.

پی نوشت:

1- برای تهیه گزارش این هفته حداقل چهار نفر از اعضای گردان مشارکت داشتند اما متاسفانه همچنان این متن کاستی هایی دارد و انعکاس دهنده تمام نکات گفته شده در گردان نیست لطفا بزرگواری کنید و در قسمت نظرات تکمیلش کنید تا با تکرار این نکات سوره بر جانمان بنشیند؛ انشاالله.

2-لطفا برای دریافت کلیپ های همایش سوره عصر به گزارش همایش مراجعه شود. این متن در طبقه بندی موضوعی با موضوع همایش دسته بندی شده است.

 3-مشتاقانه منتظر متن ها و گزاره های تحلیلی ، ادبی ، فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و ... شما از سوره هستیم. لطفا پیام های خود را از قسمت "تماس با من" به وبلاگ برسانید.

۴۶ نظر ۰۸ اسفند ۹۲ ، ۰۲:۲۶
گردان محمد رسول الله
جمعه, ۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۴:۰۱ ب.ظ

قرآن آسان شده

بسم الله الرحمن الرحیم

این جلسه ی گردان با سوالات آغاز شد. سوالاتی که هر کدام گره ای بود در مسیر درک درست احکام و تفصیل!

در ادامه بحث و بررسی سوالات موفق به درک چند گزاره ی کلیدی از احکام و تفصیل شدیم:

-وجود حقایق جدا از تفصیل و مستقل از تفصیلند.

-به وجود آمدن تفصیل در پرتوی نزول حقایق اتفاق می افتد.

-همراهی تفصیل با احکام همیشگی است.

-آیات احکام به تفصیل از نزول احکام خبر می دهند این نوع آیات نیز دارای تنوع هستند.

-احکام سوره همان حقیقت محوری سوره است که تمام آیات و کلمات سوره حول محور آن گرد آمدند.

از آنجایی که بنا به دلیلی ناراحت کننده مثل درس نخواندن! نتوانستیم با کمک روش درس نهم به تدبر سوره قمر بپردازیم، متوسل شدیم به سوره خواندن و نشستیم پای صحبت سوره مبارکه قمر! سوره ی مبارکه ی قمر از اراده ی خدا برایمان گفت که به راحتی جاری می شود. همه چیز اندازه اش در این نظام مشخص است ،همه چیز سر جای خودش است؛ پس نیازی به نگرانی نیست! علم به این حقیقت یُسری برای آدم ایجاد می کند که برایش پایانی نیست.

خداوند خودش در این سوره می فرمایند: "قرآن آسان شده". خدایی این حقیقت را بازگو می کند که ملیک مقتدر است. فرصت محدود است و هلاکت نزدیک و انسان چاره ای ندارد جز مراقب از اعمالش. نکند زمانی پیش فرض های غلط مانع درک حقایق شود. همان خدایی که شکافتن قمر برایش راحت است، فهم قرآن عظیم را برایمان آسان کرد و راه را برای رسیدن ما به مقعد صدق آسان نمود ... خودمان سختش نکنیم!

خدایا یاری مان کن به واسطه ی رحمتت نوری بر دلمان بتابد تا به تبعیت از "متقین" بفهمیم آنچه را که تو در قرآن برایمان آسان کردی! فهمی که حاصلش ایمان باشد و عمل. فهمی که ما را در جنات و نهر جای دهد. آمین!

پی نوشت: برای دوشنبه آینده می بایست سوره مبارکه الرحمن رو قرائت کنیم و پیام های آن را بنویسیم. انشاالله که در این هفته صد ها بار توفیق قرائت این سوره را بیابیم و به برکت آن بعضی نگرانی های گردان برطرف شود به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.


۱ نظر ۰۲ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۰۱
گردان محمد رسول الله
سه شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۱۸ ب.ظ

مقعد صدق...

به نام ملیک مقتدر

آنچه در این هفته بر  گردان محمد رسول الله گذشت عمدتا متمرکز بر موضوعات سوره ی مبارکه قمر بود و بررسی محتوای علمی  درس نهم کتاب تدبر سوره ای به جلسه ی بعد محول گردید؛ لذا در ادامه مختصری از روش مطالعه و جمع بندی سوره ی مبارکه ی قمر ارائه خواهد شد.

در قدم اول سوره با توجه به موضوعات آیات دسته بندی گردید. دسته بندی آیات بدین قرار است: دسته ی اول (آیات یک تا هشت): در این آیات که موضوعات سوره به اجمال پوشش داده می شود ، واژه های آیه، نباء، حکمه بالغه و نذر به عنوان مولفه های اصلی سوره بیان شده اند. این مولفه ها همگی جنبه هایی از حقیقت هستند که مومنان و کفار سوره براساس چگونگی مواجهه با آنها دسته بندی می شوند. برای مثال، سوره به افعال کفار با عباراتی همچون  اعراض، تکذیب، نسبت سحر به آیات و تبعیت از هوای نفس اشاره می کند که شرح قیامتی این رویگردانی در آیه هشت ذکر شده است نکته ی مهم دیگر عبارت "کل امر مستقر" است که همچون روحی در پس زمینه ی آیات این دسته وجود دارد.

دسته ی دوم (آیات نه تا 42): این دسته حکایت کننده سرگذشت اقوام نوح، عاد، ثمود، لوط و فرعون است که همگی نمادهایی بارز در مقاومت علیه مولفه های ذکر شده در آیات دسته ی اول هستند. در این دسته، توجه به دو آیه ی "فکیف کان عذابی و نذر" و "و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر" که از آیات غرر سوره هستند، در کشف و فهم غرض سوره کمک می کند.

 دسته ی سوم (آیات 43 تا 48): این آیات با ارائه ی گزاره هایی کلی از کفار درسوره به  بیان چند وجه مشترک در بین آن ها از قبیل قائل شدن تقدس، اقتداری توهمی و اعتماد به قومیت خود می پردازد. در انتهای این دسته نیز مانند دسته اول از شکست و عذاب قطعی آنها در دنیا و آخرت صحبت می کند.

در دسته ی آخر (آیات 49 تا 55) از امر و تقدیر خداوند و کلمح البصر بودن این امر، ثبت اعمال کوچک و بزرگ و نهایتا جایگاه متقین در مقعد صدق عند ملیک مقتدر می باشد.

و اما جمع بندی ارائه شده از سوره ی قمر  به شرح زیر است: قرآن حکمه بالغه ای است که نبأ وجه خبر دهنده ی آن، آیه وجه دلالت کننده ی آن و نُذُر وجه بیم دهنده اش می باشد و همه ی اینها حقایقی نزول یافته اند در جهت فعال کردن ذکر در نظام انسانی. پس تنها کسی وضوح حقایقی همچون شق القمر را تکذیب کرده و از آن روی می گرداند که تبعیت از هوای نفس در وجودش ریشه دوانده باشد.در واقع مکذبان سوره مبارکه قمر کتاب به اصطلاح آسمانی را که ادعای پیروی از آن را داشتند بر اساس هوای نفس خود نوشتند و بر آن نام زبور نهادند. در حالی که  آیه ی مبارکه " و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر "  این نکته را متذکر می شود خداوند با تیسیر (آسان نمودن) قرآن مسیری را در مقابل انسان نهاد تا بتواند به مقعد صدق عند ملیک مقتدر برسد. انشاالله ما به برکت سوره ی قمر از متقین باشیم و هیچ گاه به کمتر از بهایی که خداوند برایمان مستقر نموده است راضی نشویم "فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر"

پی نوشت: در ابتدای جلسه چند سوال از سوره و درس نهم مطرح شد که در ادامه به منظور آمادگی برای جلسه بعد گردان دو سوال از بین آن ها مطرح می شود؛ انشاالله که بزرگواران ما را از علمشان بهره مند سازند:

1-مولفه احکام به تفصیل و مولفه احکام چه تفاوتی با هم دارند و چگونه آن ها را در آیات احکام مشخص کنیم؟ لطفا مثالی هم ذکر کنید.

2-با توجه به سوره قمر با سیر چه مسیری و چگونه می تواند به مقعد صدق رسید؟

 

۴۸ نظر ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۱۸
گردان محمد رسول الله
چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۲، ۰۲:۰۲ ب.ظ

یس، حیات بخش دل ­ها

به نام خدای عزیز رحیم

در ابتدای کلاس ذهنمان را با پرداختن به بحث احکام و انواع تفصیلها نرمش دادیم و با انواع تفصیل ها آشنا شدیم:

1-تفصیل تفریعی که به بیان علت می پردازد.

2-تفصیل تمثیلی و تشریعی که با بیان داستان ها و مثال ها حقیقت را برایمان می گشاید.

3-تفصیل تکوینی که با بیان آیات طبیعی سعی در شناساندن احکام دارد .

4-تفصیل آخرتی که به معاد و زنده شدن مردگان می پردازد.

5-تفصیل بیانی که با استفهام، مخاطب را به فکر فرو برده و حقیقتی را به او منتقل می کند.

اما در این بین دو سوال برایمان ایجاد شد و آن این بود که اِحکام چه فایده ای دارد؟ و تفصیل چرا باید باشد؟

به جواب هایی نیز دست یافتیم: باید اِحکام را بشناسیم تا در شرایط و موقعیت های مختلف مبنای تشخیص داشته باشیم. تفصیل درحقیقت همان احکام است؛ یعنی جلوه حقیقت بالایی (احکام) است در مراتب پایین تر و بسترهای مختلف. بدون تفصیل نمی توان احکام را در زندگی یافت، به این معنی که جاری کردن یک حقیقت در زندگی تفصیلی است برای آن احکام. مثلا حُسن در کلام، همان توحید است در بستر سخن گفتن! با این تعریف می فهمیم که تفصیل از جنس فهم نیست؛ از جنس بستر است. هر چند ممکن است در مسیرش فهم حاصل شود.

مثلا این جمله که «انسان باید همواره دشمنی خود را با دشمنانش نشان دهد» اِحکام است. در زمان دفاع مقدس تفصیل این احکام اسلحه بود و در زمان حال رشد علمی است. همه اینها تفصیلی بر مبارزه با دشمن است در بسترهای مختلف

ذکر این نکته مهم است که احکام و تفصیل یک موضوع روشی نیست، موضوعی کاملا اعتقادی و توحیدی است. تفصیل به علت وجود مراتب است و خدا جلوه کرده و جلوه اش جلوه کرده و جلوه اش جلوه کرده است تا به ما رسیده است.

در کتاب های آموزش روش های تدبر، تبیین هر روش با ذکر سوره ای انجام شده است. در انتخاب سوره، نزدیک بودن روش به حال و هوا و سیاق سوره لحاظ شده است. درس هشتم کتاب تدبر سوره ای، انواع تفصیل را که به انواع بسترهای وقوع یک حقیقت مربوط است، بیان می دارد. روش کاری که به سوره یس کاملا نزدیک است.

سوره مبارکه یس با قسم به قرآن حکیم شروع می شود؛ یعنی قرآنی که دارای حکم است. خداوند حکیم متناسب با موقعیت های مختلف حکم هایی صادر می کند. سوره یس جواب قسم را ارسال پیامبر قرار داده است، پیامبری که بر صراط مستقیم است و در واقع خودش صراط ساز است. یعنی پیامبر انسانی حکیم است و مبتنی بر محکم، احکامی را ارائه می دهد. این نزول حکمت، رسول و صراط تنها مسیر رسیدن به عزت است.

مسیری که خداوند توسط پیامبر، قرآن و صراط مستقیم بیان کرده است تا بتواند انسان را تکان بدهد و به خودش بیاورد، انذار است. در واقع انذار نقطه آغاز این ماجراست. البته به نظر میرسد بعضی از  انسان ها، نسل در نسل در بی توجهی به انذار مسابقه داشته اند! قول خدا هم همیشه درباره آنها تحقق پیدا کرده و این قول خدا حق است. اگر کسی در برابر این انذار غفلت کند، به مرور دریافت انذارش ضعیف تر میشود. به قول سوره یس گوشش سنگین می شود و دیگر حق را نمی شنود. البته غفلت انواع مختلفی دارد؛ بعضی حجاب میآورند، بعضی می شوند غل و زنجیر و دست و پای آدم را می بندند و اما در مقابل کسانی که اهل تبعیت و خشیت هستند، انذار برایشان بشارتی می شود بر مغفرت و اجر کریم.

همه تفاوت این دو دسته در ذکر و غفلت است. وقتی شخصی در موقعیتی می داند کاری بد است و انجامش نمی دهد، همان برایش می شود ذکر. شخص دیگری با علم به بد بودن این کار انجامش می دهد و برای خودش بد بودن کار را توجیه می کند و همین منجر به غفلت او می شود. انسان تا وقتی انذار را نپذیرفته به حیات نرسیده و در واقع مرده است. پذیرش انذار، حیات را در انسان ایجاد می کند.

پی نوشت:

1-خدایا یاری مان کن حق پذیر باشیم و با شناخت رسولی که تو برایمان فرستادی محکم ها را تشخیص دهیم و در هر موقعیت خاشعانه از آنها تبعیت کنیم.

2-شاید ما خود را در فهم احکام و تفصیل عاجز ببینیم ولی خداوند «عزیز» همواره امیدوار است تا ما با این مسیر آشنا شویم. فهم این نکته خودش امید ساز است برای تلاش هر چه بیشتر.

3-در پایان لازم است یادآور شویم مشتاقانه پذیرای گزارش ها، سوره نوشت ها و حتی گزاره های دوستان پیرامون جلسات گردان هستیم!

یا علی

 

۱۳ نظر ۱۶ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۰۲
گردان محمد رسول الله
جمعه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۲۹ ب.ظ

لحظه ای برای تازه شدن

بسم الله الرحمن الرحیم

هر بار که در جلسات گردان حاضر می شوی باران رحمت و شور و معرفت است که  در سراسر وجودت جریان می یابد با این حال در بعضی از این جلسات چنان شور باران تو را به وجد می آورد که صدای ضربان قلبت را به وضوح می شنوی. آنقدر کلمات و واژه ها در ذهنت بالا و پایین می رود و انقدر از حقایق سرشار می شوی که حس می کنی با آن آدم قبل جلسه فرق می کنی و الان آدم دیگری شده ای. انگار می خواهی با تعریف های جدید شکل گرفته در ذهنت  جور دیگری زندگی کنی  مثلا با الگویی از جنس ذکر! این وصف کوتاهی بود از آنچه این هفته بر گردان محمد رسول الله گذشت در محضر سوره مبارکه یس.

سوره مبارکه یس یکی دیگر از سوره هایی است که در سلسله تمرین های کشف احکام و تفصیل از محضرش بهره مند شدیم.  همان طور  که در یادداشت قبل ذکر شد تمرین این جلسه کشف احکام ترین آیه سوره مبارکه یس بود و چیدن سایر آیه ها ذیل آن برای رسیدن به غرض سوره.در ابتدای جلسه گمانه زنی هایی برای یافتن آیات احکام حول چند آیه انجام گرفت؛  آیات2؛2 و 3؛ 5؛ 82 و 83. تلاش شد تا با درکی از سوره و با محوریت آیه یا آیات احکام غرضی از سوره ارائه شود و با توجه به این درک تمام سوره ذیل آن قرار گیرد. این محک مناسبی است برای آن که  ببینیم آیا آیه انتخابی ما همان محکم ترین آیه سوره است یا نه!  که اگر به آیاتی بر خوریم که از آیه احکام پیشنهادی ما محکم تر باشد و نمی تواند ذیل آن قرار  گیرد به این نتیجه می رسیم که آیه احکام را اشتباه انتخاب کرده ایم.   

این مسیر به همین ترتیب طی شد تا   به آیه 82 رسیدیم؛ آنجا که خداوند می فرماید: انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون، بعد از گمانه زنی های نهایی و انتخاب این آیه به عنوان آیه احکام سوره به  مطالعه تفسیر آیه در المیزان پرداخته شد. بدین ترتیب به  سرنخ های مفیدی برای ادامه مسیر و کشف مؤلفه های  پوشش دهنده کل سوره دست یافتیم.

پای حرف علامه که نشستیم به چهار مولفه رسیدیم: اراده  امر- کن- فیکون

اراده—فعل الهی

امر--- شان و اقتضا

کن—حکم خداوند

فیکون--- شیء (هرچیزی)

با انتخاب این مؤلفه ها توانستیم  کل آیات سوره را  در ستون هایی با محوریت آنها قرار دهیم و رابطه احکام با تفصیل ها به طور منطقی دنبال شد.

فعل الهی—عزیز رحیم

شان و اقتضا—انذار + ذکر+ رسول+ قرآن

حکم خداوند—پذیرش انذار+ تبعیت از ذکر

شیء (هرچیزی)—فضیلت و حیات

 خداوند آفریننده حیات است و هر شیءای برای ایجاد شدنش نیازمند حکمی است. این حکم نیازمند اقتضائاتی است که بنا به فرمان الهی تامین می شود.

هرلحظه زندگی انسان فرصتی است تا خود را در برابر حکمی از خداوند ببیند؛ حکمی که با پذیرش و تبعیت از آن یک فیکون برایش اتفاق می افتد، می شود یک آدم جدید، و باز هم یک فرصت، یک حکم، یک تبعیت، و باز هم شدن و یافتن حیاتی دوباره، و انتهای این مسیر رشد است و کمال و در صورت عدم تبعیت ضلالت و گمراهی.  بدین ترتیب دیدیم که سوره مبارکه یس برای ما از تازه شدن می گوید؛ از حیاتی دوباره که هر آن در مسیر زندگی هر شخصی واقع می شود.

خدایا به برکت سوره مبارکه یس، یاریمان کن تا بدانیم و بفهمیم که  بزرگترین دستاورد و حاصل  زندگی مان تبعیت از توست. تبعیت از تو و امر و حکم تو به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.آمین

۱۴ نظر ۱۱ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۲۹
گردان محمد رسول الله
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۷:۰۲ ب.ظ

احکام و تفصیل در سوره ی مبارکه فصلت

بسم الله الرحمن الرحیم

 آیات احکام به تفصیل ، آیاتی هستند که  نزول حقایق را در بستر­های مختلف شرح می­دهند. احکام به تفصیل یعنی حقیقتی که جاری می­شود.احکام روح است. تمام اعضای بدن ما دارای روح است؛ دست ما ،پا و قلب و چشم و... ولی هر کدام روح داشتن خودشان را یک جور نشان می دهند . این جلوه ها تفصیلی از حقیقت روح داشتن است.

آیات تفصیلی بستر­های وقوع هستند و و وجودشان وابسته به احکام  معنا و شرح می­یابد و در واقع به حقیقت ثابت جاری در هر تفصیل احکام می گویند.. نزول احکام در هر بستری تفصیلی از آن احکام است که منجر به نظامی دارای مراتب می­شود. بدین ترتیب مراتب بنا به نزدیکی یا دوری به ذات ربوبی دارای مرتبه می­شوند و یک مرتبه بالاتر احکامی برای مرتبه پایین­تر و بالعکس می­باشد؛مثلا علم خداوند احکام است نسبت به حی بودن خدا و حی بودن خدا احکام است به نسبت ضار و نافع بودن خدا و ضار و نافع بودن خدا تفصیلی از صفت حی خدا و حی بودن خدا تفصیلی از علم او.

دارای مراتب بودن حقایق در قرآن به خاطر عوالمی است که در هستی  جریان دارد. برخی مربوط به ذات ربوبی و صفات و اسماء وتجلیات  اوست ،برخی مربوط به حقیقت کتاب و ملائکه و عرش است و برخی به نزول ملائکه و نزول پیامبران و وحی اشاره می کند.بدین ترتیب، همان طور که ذکر شد، موضوعات به نسبت نزدیک و دور بودن از ذات ربوبی دارای رتبه می شوندو عوالم پایین تر سایه ی عالم بالاترند

اگر رسول نباشد اَحکام معنی ندارد،اگر وحی نباشد رسول معنی ندارد.این نظام دارای مراتب است.

بدی ها ،رذایل و کفر از تفصیل حق است که به وجود می آیند واین نکته خیلی نکته ی مهمی است یعنی اگر حق نبود هیچ کدام از اینها معنی ندارند.و کفر سایه ی وجود حق است و در تفصیل آن به وجود آمده.همه چیز سایه وجود حق است و عالم فعل وجودی حق است .یعنی صفات وجودی خدا به واسطه وجود موجودات بروز پیدا می کند و بودن یا نبودن موجودات تاثیری در واقعیت صفات خدا ندارد.

برای مشخص تر شدن این حقیقت یک معلم را درنظر بگیرید .معلم معلم است؛ چه تدریس بکند ،چه تدریس نکند.حضور دانش آموزان زمینه را برای بروز معلم بودن آن فرد فراهم می کند . و در نبودن دانش اموزان هم چیزی از معلم بودن او کم نمی شود.کسی که خوب است چون از انوار خدا استفاده کرده خودش سود برده وگرنه سود و زیانی به خدا نمی رساند.انسان می تواند بهره ببرد یا نبرد  و اگر همه ی عالم مثل حضرت علی شوند یا مثل شمر شوند. چیزی از خدایی خدا کم نمی کند یا به آن نمی افزاید؛ البته این موضوع با اهمیت هدایت بشر نزد خدا فرق می کند.

همان طور که ذکر شد، هر سوره بیانگر نحوه ی ارتباط حقایق در آن سوره است .به این ترتیب آیاتی که ما  را از نزول حقیقتی خبر می دهند که در پی آن ،بستر ها  وزمینه های دیگر می آیند ،آیات «احکام به تفصیل »می گوییم.در این صورت آیات تفصیل بستر های مختلف را به ما نشان می دهد. و قانونی را معرفی می کنند که از پی تفصیلی­ای به وجود می آیند. و بدین ترتیب روش استخراج احکام به تفصیل آیات به ما کمک می کند تا حقایق جاری در آیات را پیدا کنیم .

در این مسیر اولین گام برای رسیدن به اِحکام های یک سوره دسته بندی موضوعی  آیات  آن است؛ به هدف شناخت آیات کلیدی.

گام  دوم:تبیین نسبت آیات احکام به تفصیل به آیات تفصیل دهنده ی آن

گام سوم :بررسی کل سوره با محوریت آیات احکام به  تفصیل

با این فرآیند از آیات موضوعاتی کلی به دست می آید که می توان احکام ها را از آن استخراج کرد و بین احکام ها  به احکام بالاتر دست پیدا کرد و با کمک آن به غرض مورد نظر سوره نزدیک شد.نکته ای که در رابطه با استفاده از این روش می توان  به آن رسید این است که سوره ای می­تواند احکام سوره ی دیگر باشد. مثل سوره ی عصر که احکام سوره ی کهف است یا سوره ی ناس که احکام سوره ی بقره است.

آنچه در محضرسوره ی مبارکه فصلت آموختیم آن است که این سوره ما را نسبت به تجلی رحمت عام و خاص الهی که در اثر نزول قرآن حاصل می شود ،خبردار می کند  وبه ما بشارت و انذار پیوستن به این جریان رحمت را اعلام می دارد. در اثر علم و شنیدن حقیقتی  و از روی تصدیق حقایق ،انسان  قدرت رویت آیات الهی را می یابد  و می تواند با مشاهده این آیات در افق و انفس به لقای حق نایل آید؛ انشاالله.

انشالله به برکت این سوره ی مبارکه دلمان عطر  این حقایق را بگیرد.عطری که تا آخر عمر در زندگی مان بپیچد و لحظه ای تنهایمان نگذارد؛ آمین.

۰ نظر ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۰۲
گردان محمد رسول الله
چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۵۰ ب.ظ

سوره ی مبارکه مرسلات

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره مبارکه مرسلات از جمله سوره­های قرآن مجید است که مانند سوره­های ذاریات، صافات و نازعات از ملائکه که ماموران الهی اند، خبر داده است و سخن را با سوگند بر آنان آغاز می­نماید.[1]اگر بخواهیم یک تقسیم بندی کلی از ایات این سوره ی مبارکه داشته باشیم.

آیات به سه دسته ی کلی تقسیم می شوند:

دسته ی اول:آیات 1تا 7 که به جریان ارسال رسل از نشر تا القای ذکر برای بیدار سازی یا اتمام حجت مردم می پردازد و در واقع احکام سوره اند. در این دسته آیات به مراحل القای ذکر پرداخته شده است و ویژگی های رسولان ذکر شده می­شود:پی در پی فرستاده شدن رسولان،سرعت سیر آنها برای رساندن وحی، فرقان بودن آنها درامور و القای ذکر.سپس کارکرد های القای ذکر را عذر(اتمام حجت) و نذر(هشدار)معرفی می کند.

دسته ی دوم :آیات 8تا49 که حقایقی برای بیدار­سازی انسان­ها ،حقایقی درباره ی نظام دنیا و اخرت و رابطه این دو عالم و نیز حال انسان­ها در این دو را بیان می­دارد.این دسته از ایات به برچیده شدن نظام دنیا و جدا شدن از مادیات، هلاکت مجرمین، تدبیر خداوند در خلق انسان، روز فصل و جمع شدن همگی در آن  و سرپیچی از خضوع و عبادت خدا می­پردازد.

دسته ی سوم :آیه 50 که اتمام حجتی است برای ایمان به قرآن و احکام نتیجه ای سوره محسوب می­شود.

 پس از تقسیم بندی آیات برای نزدیک شدن به غرض سوره، به بررسی ارتباط غرض و بعضی از واژه­های سوره پرداخته می­شود. بعضی از واژگان بدین شرح­اند:

لواقع:نزول همراه با تثبیت.

با توجه به شش آیه اول سوره که به نظر اِحکام سوره می­باشد، معرفی پروردگار با ذکر ویژگی­های مرسلات بیان می­شود. در واقع با بیان ویژگی­ها و وظایف آنها به معرفی نظام حکیمانه­ای که مرسلات اسباب برپایی هستند نیز می­پردازد. از آن­جا که اسباب دارای حیات ابدی نمی­باشند، نظام وابسته به آنها نیز دارای اجل می­باشد. با توجه به ویژگی­های مرسلات، این نظام دارای مراتبی است که در هر مرتبه حکمت بنا به ظرفیت آن نزول می­یابد و با بیان حجت­های آن مرتبه، وظایف نیز تبیین  و متناسب با آن شرایط رشد و هلاکت معرفی می شود. از این نکات بر می­آید که تمام این اتمام حجت­ها اشاره به وعده­ای حتمی (واقع) دارد که در زمان وقوع آن این اجل این نظام فرا می­رسد و افراد به جزای اعمال خویش می­رسند.

رواسی شامخات:ثابت های عظیم مرتفع؛ کوه های بلند پا بر جا

 با توجه به آیه ی 27 این سوره  پرداختن به اجزایی از هستی، بیان نمونه ای از ربوبیت الهی می­باشد. 

ظلال و عیون:

ظل: انبساط آثار وجودی

عین:جاری شدن از یک مبدا ذاتی

با توجه به آیات 41 تا 43 ظل و عیون ویژگی بستر حیات متقین است و متقین به واسطه نشر و القای پی  در پی ذکر  مانند یک چشمه مبدا القای ذکرند .

تکذیب:آثارش ظل است.مکذب در عین توجه به حقیقت، می خواهد از سختی آن فرار کند.با توجه به التحقیق، علامه مصطفوی سه شاخه بودن آتش جهنم را نشات گرفته سه رذیلت یعنی  بزرگ دیدن نفس،غفلت،حب دنیا می­دانند که شاید مصادیقی از تکذیب باشند.

حدیث: تجدید و نو و به نو شدن با ذکر +نقل ما وقع

درآیه 50 سوره با  واژه "حدیث"  قرآن را نو و تازه در هر زمان معرفی می­کند که در عین ذکر گذشتگان و احکام الهی ذکر را در انسان فعال می­کند. این آیه اتمام حجتی است با مجرمان که همه چیز در قران هست پس به دنبال چه می گردید! و اگر با قرآن هدایت نشوید، هلاکتتان حتمی است که حدیثی جامع­تر از آن به دستتان نخواهد رسید و همین قرآن در قیامت به جرم شما شهادت خواهد داد. 

کلام پایانی:

با توجه به بررسی برخی عبارات و واژه های مهم سوره و با توجه به آنچه در جلسات قبل پیرامون سوره ی مبارکه مرسلات ذکر شد ونکات مطرح شده، نکته ی کلیدی سوره تکذیب ذکر است که مراتب مختلفش در سوره معرفی می­شود. تکذیب تفصیلی است برای یک احکام و آن احکام ذکر است و زمین بستری است برای القای این  ذکر.این ذکر بر اساس اقتضائات زندگی انسان و مختصات ساختار وجودی او برایش فرستاده می­شود و خداوند قرآن را وسیله ای برای القای ذکر و اتمام حجتی برای انسان ها قرار داده است. انسان ها برای دریافت این ذکر اجلی دارند و در روز فصل به حساب آنها رسیدگی خواهد شدو بر اساس مواجهه آنها در برابر ذکر از هم متمایز می شوند (فصل).متقین با خضوع در برابر ذکر بنا به اقتضای خلقتشان عمل می­کنند و با تاکید دائم بر آن در زندگی شان هر یک به نوعی آن را بروز می دهند و خود را منبع و سرچشمه ی این ذکر برای دیگران قرار می­دهند.تکذیب کنندگان نیز با دوری از این حقایق گرفتارآتش سه شعبه جهنم که سایه ای از اعمال ان هاست می­شوند.

بی شک این نکات قطراتی است از دریای بی کران ذکری که خدا خواست به ما بنمایاند.انشالله روزهای زندگیمان بستری باشد برای بروز این ذکر ،بروزی که خود ظرفیتی در ما ایجاد کند که حقایقی را که تا کنون درک نکرده ایم را بشناسیم و بدان عمل کنیم.آمین به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.


[1] جزوه "تدبر سوره­ای"، جلد چهارم مجموعه جزوه­های آموزش روش­های تدبر در قرآن

 

۱ نظر ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۵۰
گردان محمد رسول الله
جمعه, ۴ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۵۶ ق.ظ

یک الک برای یافتن احکام بس است!

بسم الله الرحمن الرحیم

محکم ترین سلام عالم بر همه همگردانیهای بزرگوار باد و ما، اهالی گردان محمد رسول الله (ص)، همچنان در تلاشیم  تا به دعا و همفکری یکدیگر هر چه بیشتر در مهارت کشف آیات احکام و تفصیل  تبحر یابیم، انشاالله. همان طور که درمتنهای قبلی مشاهده فرمودید، یکبار بدین منظور به مطالعه سوره فصلت پرداخته شد

روش این جلسه از گردان برای یافتن  احکام های سوره ،روش الک کردن  است!

مراحل این روش:

گام اول: پس از چند بار مطالعه دقیق سوره، محکمترین آیه یا آیات سوره که بیش از هر آیه دیگری فارغ از بستر است را می یابیم؛ دقیقا مثل یک الک. در این مرحله،محکمترین آیات  سوره با یکدیگر مقایسه میشوند تا محکمترین آیه یا مجموعه آیات سوره که میتواند تمام سوره را در برگیرد و با درک آن به غرض سوره نزدیک شویم را بیابیم. بدین وسیله محکمترین آیات بر روی الک باقی میمانند. در مجموع تمام سوره خلاصه میشود در یک یا چند آیه که به عنوان محکم ترین احکام سوره معرفی میشوند

برای مثال در سوره مبارکه فصلت آیه دوم به عنوان محکمترین احکام سوره ارزیابی شد. در حین طی این مرحله به نظر آمد که آیات دو و 42 محکمترین آیات سوره هستند. با بررسی این دو آیه متوجه شدیم آیه 42 نسبت به آیه دو وابستگی بیشتری به بستر دارد چرا که ذکر " تَنزِیلٌ مِّنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ" بنا به بستر "باطل" ذکر شده است. بدین ترتیب آیه دوم محکمترین آیه سوره دیده شده که تمام سوره را در بردارد

گام دوم: در این مرحله مولفه های این آیه استخراج شده و به کمک کتابهای ارزشمند المیزان،  التحقیق و... به طور کامل مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند. با تدبر در آیه دوم سوره مبارکه فصلت به سه واژه کلیدی "رحمن"، "رحیم" و "تنزیل" میرسیم که می توان تمام سوره را ذیل فهم دقیقی از این سه واژه و این آیه کلیدی قرار داد. پس در این مرحله با شرح کامل آیه دوم غرضی از کل سوره دریافت میشود.

 

گام سوم: در این مرحله،  با توجه به اطلاعات دریافتی از آیه دوم به کمک منابع قرآنی (مانند المیزان و التحقیق) و روشهای تدبر عباراتی به عنوان سه سرشاخه ی اصلی سوره درنظر گرفته میشود تا تمام سوره ذیل آنها به عنوان تفصیل قرار گیرد

در سوره مبارکه فصلت سه واژه "رحمن"، "رحیم" و "تنزیل" به عنوان سرشاخه انتخاب شدند. با تجزیه و تحلیل واژه "رحیم" دریافت میشود که  این صفت منجر به بهشت و جهنم میشود و اگر این صفت خدا نبود بهشت و درنتیجه جهنمی نبود.در نتیجه لازم است این بخش به دو دسته تقسیم شودیعنی بهشت و جهنم و در نتیجه مومنین و کفار  زیر مجموعه  صفت رحیم قرار میگیرند.

در ادامه ی این مرحله، آیاتی که نسبت به دیگر آیات و متناسب با هر سه واژه کلیدی آیه دوم احکامی ترند انتخاب میشود. در آخر با توجه به مطالب دریافتی و آیات احکامی استخراج شده در این مرحله غرضی از سوره برای بار دوم یادداشت میشود

گام چهارم:در نهایت آیات تفصیلی هر ستون زیر مجموعه آیات احکامی هر شاخه قرار میگیرد و با مروری دوباره بر سوره برای بار سوم غرض سوره ارائه میشود. و با بررسی لایه های مختلف  احکامهای هر شاخه و آیات تفصیلی و دریافت اتصال و پیوستگی آیات میتوان به غرض دقیقتر و جامعتری از سوره دست یافت.

و اما در کلام آخر؛ تمرین این هفتهی گردان محمد رسول الله (ص) کشف اعمال گامهای ذکر شده بر سورهی مبارکه ی یس و نزدیک شدن به غرض این سوره ی مبارکه است.به امید اینکه به برکت فضای پاک این سوره جان تازه ای بگیریم با  صلواتی بر محمد و آل محمد.بسم الله

۴۸ نظر ۰۴ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۵۶
گردان محمد رسول الله