محمد (ص) پیام آور قرآن

!محفلی مجازی برای مباحثه ای حقیقی
مشخصات بلاگ
محمد (ص) پیام آور قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد
به نام خدای محمد،روشنی بخش دل ها، دل هایمان را گرفته ایم و با قدم هایمان وارد گردان محمد رسول الله (ص) شده ایم تا دلمان را با تابش نور حقیقت از کلام وحی تنظیم کنیم. گردان محمد رسول الله (ص) نام یکی از گردان های مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران است. در این مدرسه افراد در گروه هایی با عنوان گردان به یادگیری راه های تدبر برای انس هر چه بیشتر با قرآن می پردازند تا به برکت نگاه های رسول مهربانی دل، فکر، اندیشه و عمل هایشان رنگ قرآن بگیرد، انشاالله.
در همین راستا ما، گردان محمد رسول الله، بر آن شدیم تا وبلاگی ایجاد کنیم که در آن نوای نفس نفس زدن های آدم هایی که دلشان می خواهد نگاهشان را به قرآن در یک جمع از جنس گردان وسعت ببخشند، به گوش رسد.اینجا اتاق جلسات آمادگی و تمرین گردان برای عملیات است. بحث هایی که در ابتدا مطرح می شود برای تکمیل و نزدیکی به حقیقت نیازمند همکاری همه هم گردانی های عزیز است و از آن جایی که ما تمام مردم جهان را عضوی از گردان محمد رسول الله می دانیم، از شما و تمام هم گردانی های عزیز خواستاریم تا در این بحث ها مشارکت جدی داشته باشند و لطفا در صورتی که نکته ای درزمینه ی تکمیل بحث به نطرتان میرسد حتما ارائه دهید.
یا علی

توجه کنید:
این خانه بنا دارد هر هفته مطالبش را تازه کند. لطفا تمام مطالب در صفحه اول را مطالعه نمایید.

۱۴ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۲، ۰۵:۳۴ ب.ظ

آقای خوبم

سلام آقای خوبم

صبح به صبح که چشم باز می کنم ،نمی بینم... درختی را که آرام و ساکت توی حیاط ایستاده،نمی بینم ...یا کریم هایی را که توی تراس خانه کرده اند،نمی بینم... زمینی را که رویش راه می روم، نمی بینم... خورشید را،ماه را، نمی بینم... درد خانم همسایه را در هنگام تولد نوزادش نمی فهمم ،صدای گریه ی نوزادش را نمی شنوم. نا توانی و کوچکی و بی ارادگی اش به چشمم نمی آید...حواسم به جهت های جغرافیایی نیست،اعلامیه ی فوت مادر صاحب خانه را روی در ورودی ساختمان نمی بینم! شیشه را کنار سنگ نمی بینم...تشنه می شوم شیر آب را باز می کنم ،گرسنه می شوم می روم سراغ یخچال ،نمی بینم آب از کجا می آید و رزقم را که داده!

این روزها توی بی خیالی و ندانستن های خودم سیر می کنم ...شاید همین است که تو را نمی بینم!

]برداشتی از سوره مبارکه الرحمن[

آسیه نیک صفات

۵ نظر ۰۶ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۳۴
گردان محمد رسول الله


بسمه تعالی

با توجه به شرایط موجود، اساتید گردان محمد رسول الله برای ادامه مسیر سه سوال مطرح نموده اند که از تمام اعضای گردان تقاضا می شود تا پایان روز چهارشنبه، هفت اسفند ماه، پاسخ سوال ها را به ایمیل آقای ساعدی ارسال فرمایند.

1-به نظرتان مهم ترین نقصی که در شما در قبال فعالیت گردان وجود دارد، چیست؟

2-مهم ترین نقص گردان چه می باشد؟ (این نقص ممکن است مربوط به ساختار، برنامه ریزی، مکان و زمان برگزاری کلاس، فرماندهی، اعضای گردان و ... باشد.)

3-کدام گزینه را برای ادامه فعالیت گردان صلاح می دانید؟ (با ذکر دلیل)

الف- تعطیلی گردان

ب- مرور سوره ها (توسط خود اعضای گردان)            

ج- مرور جزوه های قبلی در قالب جلسات مباحثه (با حضور دیگر اعضا و مدرسان مدرسه قرآن و عترت)

د- بعد از برگزاری آزمونی افراد با کسب نمره قبولی از جزوه "تدبر سوره ای"  به جزوه بعدی بروند.

ایمیل آقای ساعدی: saedimail@yahoo.com

 

۸ نظر ۰۵ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۴۴
گردان محمد رسول الله
جمعه, ۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۴:۰۱ ب.ظ

قرآن آسان شده

بسم الله الرحمن الرحیم

این جلسه ی گردان با سوالات آغاز شد. سوالاتی که هر کدام گره ای بود در مسیر درک درست احکام و تفصیل!

در ادامه بحث و بررسی سوالات موفق به درک چند گزاره ی کلیدی از احکام و تفصیل شدیم:

-وجود حقایق جدا از تفصیل و مستقل از تفصیلند.

-به وجود آمدن تفصیل در پرتوی نزول حقایق اتفاق می افتد.

-همراهی تفصیل با احکام همیشگی است.

-آیات احکام به تفصیل از نزول احکام خبر می دهند این نوع آیات نیز دارای تنوع هستند.

-احکام سوره همان حقیقت محوری سوره است که تمام آیات و کلمات سوره حول محور آن گرد آمدند.

از آنجایی که بنا به دلیلی ناراحت کننده مثل درس نخواندن! نتوانستیم با کمک روش درس نهم به تدبر سوره قمر بپردازیم، متوسل شدیم به سوره خواندن و نشستیم پای صحبت سوره مبارکه قمر! سوره ی مبارکه ی قمر از اراده ی خدا برایمان گفت که به راحتی جاری می شود. همه چیز اندازه اش در این نظام مشخص است ،همه چیز سر جای خودش است؛ پس نیازی به نگرانی نیست! علم به این حقیقت یُسری برای آدم ایجاد می کند که برایش پایانی نیست.

خداوند خودش در این سوره می فرمایند: "قرآن آسان شده". خدایی این حقیقت را بازگو می کند که ملیک مقتدر است. فرصت محدود است و هلاکت نزدیک و انسان چاره ای ندارد جز مراقب از اعمالش. نکند زمانی پیش فرض های غلط مانع درک حقایق شود. همان خدایی که شکافتن قمر برایش راحت است، فهم قرآن عظیم را برایمان آسان کرد و راه را برای رسیدن ما به مقعد صدق آسان نمود ... خودمان سختش نکنیم!

خدایا یاری مان کن به واسطه ی رحمتت نوری بر دلمان بتابد تا به تبعیت از "متقین" بفهمیم آنچه را که تو در قرآن برایمان آسان کردی! فهمی که حاصلش ایمان باشد و عمل. فهمی که ما را در جنات و نهر جای دهد. آمین!

پی نوشت: برای دوشنبه آینده می بایست سوره مبارکه الرحمن رو قرائت کنیم و پیام های آن را بنویسیم. انشاالله که در این هفته صد ها بار توفیق قرائت این سوره را بیابیم و به برکت آن بعضی نگرانی های گردان برطرف شود به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.


۱ نظر ۰۲ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۰۱
گردان محمد رسول الله
جمعه, ۲ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۲۲ ق.ظ

این چاه تو را می بلعد


 وقتی مخاطب اثر یک کارگردان هستی و خودت را به نماهای یک فیلم می سپاری، تجربه فراموشی زمان و مکان اتفاقی طبیعی محسوب می شود. هر قدر هم تلاش میکنیم و در خلال فیلم به خودمان نهیب میزنیم که این داستان واقعی نیست و این ها همه بازیگرند، باز از دستمان درمی رود!

آنقدر که می‌توانیم در یک سکانس بخیل شویم، در سکانس بعدی مهربان، در جای دیگر از داستان  به شدت عصبانی شویم یا در غمی عمیق فرو رویم آنقدر که از خواب و خوراک بیفتیم!

مَثَل تکاثر مَثَل این حال است. حال مخاطب دنیا که آن چنان غرق شده که تمام حواس و ادراکش معطوف به کثرتی فنا شدنی است. مدیوم دنیا مانند مدیوم سینما ذاتش براساس جذب مخاطب است و مدتش تا پایان مخاطب بودن. تکاثر چاه ویلی است که اگر حواسمان را جمع نکنیم ،نتیجه‌اش می‌شود قطع جریان حیات خودمان! می‌شود جحیم!  و ما فرو می رویم در جهنمی که لایه لایه به دور خودمان تنیده‌ایم. یک تناقض بزرگ است برای کسی که دنبالش می‌کند. آن زمان که با هدف بقا، ریشه‌های خودت را قطع کنی. این لایه‌ها در ظاهر، نتیجه امر بسیار ساده ای است؛ نبود علم. نبود علم به جریان حیات بشر، جریانی که اگر در میان راه به خود هشدارش را ندهی،سیلی خواهد شد و تو را خواهد برد.

این جاست که دانستنت می‌شود مایه حیات، و تو می شوی مخاطبی آگاه به قواعد بازی. می‌شوی بازیگری که بین کوثر و تکاثرش فاصله‌هاست، فاصله ای به اندازه فانی بودن و باقی بودن. اینجاست که هر آنچه دنیا برایت عرضه کند می‌شود نعمت. تو از آن بهره خواهی برد اما این بار رها و آزاد هستی و در هیچ لایه‌ای پیچیده نخواهی شد.

می شود حواسمان پرت شود و تکاثرمان روز به روز بیشتر! یا حواسمان را مسلح کنیم به دانستن و به کوثر متصل شدن. آن وقت حقیقت بسیاری از چیزها را درک می کنیم و همین درک می‌شود سرانجام راهی باقی و ابدی.

مهدیه اصلانی

۰ نظر ۰۲ اسفند ۹۲ ، ۰۹:۲۲
گردان محمد رسول الله