قرب به واسطه توجه به بدیهیات
یا فاطر
(گزارش جلسه 25 فروردین)
روزهای آغازین سال جدید را مهمان سوره ی مبارکه ی فاطر بودیم ،سوره ای که مرامش زیر و رو کردن دل هایمان بود. شاید خواندنش در این روزها ،اجابت دعای حول حالنای سر سفره ی هفت سینمان باشد.سوره ی فاطر برایمان از نظام وساطت گفت ،نظام وساطت در عالم نظام مهمی است .این طور نیست که فقط کلید و چراغ مهم باشد، سیم ها هم مهم اند .سیم وقتی می تواند محتوا را منتقل کند که سنخیتی وجود داشته باشد،سیم پلاستیکی سنخیتی با حرکت الکترون ها ندارد. سیم باید مسی باشد تا الکترون ها بتوانند به وسیله آن در مسیر حرکت کنند.
با این مقدمه، یک سر عالم را فاطر السماوات در نظر بگیرید و سر دیگرش را مخلوقات. در این فضا واسطه ها هم مهم اند! ملائکه بستر اتصالی هستند.عالم با ملائکه سیم کشی شده است! مشکل ما این است که با ملائکه انس نداریم. بایستی بدانیم یکی از ویژگی های حضرت زهرا (س) انس با ملائکه بود.ایمان به ملائکه در قرآن در کنار ایمان به خدا ،ایمان به کتاب و ایمان به رسول خدا بیان شده .
از بهترین موضوعاتی که به کمک آن می توان نظام وساطت را فهمید مسئله ی رزق است! وسائط خیلی دراین مسئله به چشم می آیند و در عین اینکه هر کس وظیفه دارد برای وسائط برنامه ریزی کند ،همه چیز با خداست! جمع اضداد این موضوع حائز اهمیت است.اینکه هم وسائط را ببینیم و هم وسائط را نبینیم!
هیچ وقت دعوا سرشخص پیامبر نبوده، دعوا سر اصل رسالت است و اصل این رسالت مسئله ی وساطت! رسولان هم جزء این وسائط هستند.
در این مسئله انسان ها گره ی استدلالی ندارند، بلکه فقط گول دنیا را خورده اند ،انسان ها معتقد به اسباب غیر مادی هستند ولی فقط برای آرام کردن و امیدوار کردن خودشان در موقعیت های خاص از این اعتقاد استفاده می کنند و در عمل این باور را بروز نمی دهند.
سوره ی مبارکه ی فاطر برایمان حقایق زندگی را با قوانین بدیهی عالم بیان کرد. چالش اصلی انسان ها بی توجهی به این بدیهیات است. نخواستن بدیهی ها، تکذیب است ،نه جهل! می داند ولی عمل نمی کند. سوره ی فاطر سوره ی گذاره های فطریست!
تا حالا به این مسئله فکر کرده اید که چرا برخی ادعیه و در رابطه با برخی اذکارمسئله ی تکرار آن تا تعدادی مشخص مطرح است؟ مثلا صد بار ذکر استغفار ؟ یکی از کارهای تکرار، بدیهی سازیست؛ با این شرط که در هر بار تکرار از زاویه ای به ذکر نگاه می کنیم و هر بار وجهی را درک ببینیم که بار قبل به آن توجه کمتری داشتیم! این منجر به بدیهی سازی می شود. نتیجه آن می شود که می توانیم به به نهایت معرفت که حمل ذاتی اولیه است، برسیم؛ به این معنی که از شما بپرسند فاطمه کیست و شما بگویید فاطمه فاطمه است....بپرسند خدا کیست و شما بگویید خدا خداست...
خدایا یاریمان کن به بهانه ی رفاقت جدیدمان با سوره ی مبارکه ی فاطر بتوانیم گرد و غبار را از روی حقایق فطری که تو از ابتدای خلقتمان در وجودمان ثبت نمودی بتکانیم و با درکی عمیق تر بندگی ات را به جا آوریم.
پی نوشت:
1-بابت تاخیر در ارائه ی گزارش از همه ی دوستان هم گردانی پوزش می طلبیم. منتظر دریافت عیدی های شما با محتوای انچه در محضر سوره ی فاطر بهره مند شدید، هستیم!
2- یه سوال: آیا ما واقعا درکی نسبت به نیازمان به قرآن داریم؟ آیا واقعا ما قرآن می خوانیم چون به قرآن احساس نیاز کرده ایم و فقر درونمون رو یافتیم؟ یا فقط به پیروی از عقلا داریم قرآن می خونیم؟ قبول؛ پیروی از عقلا دستور عقله؛ اصلا خود عقله. اما واقعا وقت اون نرسیده که بفهمیم آیا این نیاز رو در درونمون یافتیم یا نه؟