ظرفیت شناسی در جهت جریان سازی توحیدی 1
بحث ظرفیت و ظرفیت سازی در جمع ها خیلی مهم است. حضرت موسی (ع) در زمانی انقلابش را شروع کرد و در زمانی انقلاب را صورت داد. زمان داشت. حضرت امام (ره) انقلاب را از سال ۴۲-۴۳ شروع کرد، اما سال ۵۷ ظرفیت مملکت به حدی رسید که شاه را بیرون کند و حکومت اسلامی تشکیل دهد. برای جریان سازی فقط ظرفیت رهبر کافی نیست. باید جمع هایی که بتوانند منویات او را اجرا کنند وجود داشته باشد. الان رهبر فرزانه داریم، اما مجموعه هایی که دنبال او حرکت کنند، وجود ندارد. لذا رهبر دستش بسته می شود.
هر مجموعه ای و هر خانه ای ظرفیتی غیر از ظرفیت فردی دارد. ممکن است در جمعی افراد توانمند زیاد باشند، اما مجموعه قدرت استفاده از این ظرفیت ها را نداشته باشد، به هر حال هر ساختار، ظرفیتی دارد. هر کس می تواند در خانه اش ظرفیت سنجی و ظرفیت سازی کند. هر چه تعداد بچه های یک خانه بیشتر باشد، ظرفیت ایجاد می شود برای جریان سازی در آن خانه. هر چه علم یک خانواده زیاد شود، قدرت جریان سازی شان افزایش می یابد. اینها عوامل ظرفیت سازی است. هرچه اعضای خانواده در روزمرگی قرار گیرند، ظرفیتشان کم می شود. وقتی علم با آنها قرین شود، ظرفیتشان بالا می رود.
یکی از موضوعات حوزه خانواده، بالا بردن ظرفیت آن است. چطور می شود ظرفیت معنوی یا مادی یک خانواده را بالا برد؟ یک عامل جمعیت است، عامل دیگر علم است و عوامل دیگری نیز وجود دارد.
هر مجموعه ظرفیتی دارد. این ظرفیت به دو چیز بسته است. یکی به ساختار آن (مثل محدودیت های مکانی، جغرافیایی، و…). یکی هم به افراد داخل مجموعه که هر کدامشان مختصاتی دارند. ظرفیت در هر دو زمینه باید بهینه شود، هم در ساختار و هم در زمینه افرادش. مجموعه آموزش هایی را برای افرادش طراحی می کند. در مجموع هر کدام از افراد به ظرفیتی می رسند. ظرفیتی علمی، اجتماعی (مدارا، انصاف، سازگاری با مردم، روابط اجتماعی، جریان سازی) و طهارتی. هر از چند گاهی جمع لازم است خود را بررسی کند:
- آیا ظرفیت فعلی شما، ظرفیت حقیقی شما است که باید فعال می شد؟ آیا این ظرفیت قوت بیشتری هم می توانست بگیرد؟
- هرکس از نظر علمی، اجتماعی و طهارتی نسبت به گذشته چه قدر ارتقا پیدا کرده است؟
- چه کمبودهایی در مجموعه وجود داشته که ظرفیت همه در حداکثرش فعال نشده است؟
- چه اتفاقی برای هر فرد بیفتد ظرفیتش فعال می شود؟! استعدادهایش رو می آید؟ آیا باید فضای اجرایی برایش فراهم شود؟ آیا روش دارد اما نمی تواند از روش استنتاج کند و استفاده کند؟ آیا نظام طهارتی فرد ایراد دارد؟
- چه بخشی از این موانع به خود فرد وابسته است، چه بخشی به جمع و چه بخشی به ساختار؟
آن چه که بدیهی است، این است که در هر جمع، در هر سه زمینه به اصلاح نیاز است: اصلاح ساختار، اصلاح جمع، اصلاح فرد
اگر ما بخواهیم مجموعه مان وارد فضای جدی جامعه شود، لازم است ظرفیت ورود به عرصه های جدی را پیدا کند. مطالبه جامعه از مجموعه هایی مثل ما زیاد است و ما باید ظرفیتش را در خود ایجاد کنیم. قرآن خواندن ما باید طوری باشد که افراد بتوانند به صحنه های نمایشی، علمی، حتی دانشگاه ورود داشته باشند. جمع توانایی تولید مقاله های علمی داشته باشد.
فاصله جمع ما با عرصه های جدی خیلی کم است. عرصه های جدی خیلی خشنند. در عرصه جدی باید بتوانید از کاری که کردید، دفاع کنید. لازم است افرادی داشته باشیم که بتوانند مبانی تربیت دینی کودک را از قرآن بگیرند. قدرت شناخت رسانه را داشته باشند. بتوانند مفهوم کلی را تفصیلی کنند و به سوژه های عملیاتی برای ساخت برنامه کودک تبدیل کنند.
انقلاب اسلامی در همین نقطه متوقف است و اگر تا دو سه سال دیگر نتواند در این عرصه های جدی تولید علم کند، با سقوط جدی مواجه می شود! از داخل و خارج همه آمده اند ببینند این نظام تئوری پردازی دینی بر مبنای قرآن چطور حرف جدید می زند، چطور در مورد کودک و نوجوان نظر می دهد؟ الان دیگر بحث های مناظره ای دارد طرح می شود. مناظره های علمی که در آن معلوم می شود ما چند مرده حلاجیم. ما هم باید وارد عرصه های جدی و تخصصی شویم. کلاس های تخصصی برای علوم اجتماعی، روانشناسی، اقتصاد و… داشته باشیم.
سوره دخان سوره برنامه ریزی و ظرفیت سازی است، هر چیزی خودش می گوید من چه چیزی هستم و چه توانی دارم. خود مدیر می گوید من مدیرم. ما باید خودمان خودمان شویم، تا رسول مبین شویم و این یعنی شناخت ظرفیت خود و تلاش برای شکوفایی آن.
صحبت های آقای اخوت در گردان مالک و سلمان
نویسنده: فاطمه قنبریان ( از گردان مالک و سلمان)